بازی های بومی
بازي و ورزش نقش سرنوشت سازي در فرآيند رشد زندگي هر انساني ايفا مي كند. در باب اهميت بازي احاديث و روايات بسياري نقل شده است. پيشوايان عاليقدر اسلام بازي را خصوصاً در هفت سال اول دوران كودكي توصيه نموده اند:
« الغلام يلعب سبع سنين ويتعلّم الكتاب سبع سنين ويتعلم الحلال والحرام سبع سنين» پسر بچه هفت سال بازي مي كند و هفت سال نوشتن مي آموزد و تحصيل مي كند و هفت سال حلال و حرام را ياد مي گيرد.
روانشناسان بر اين باورند كه بازي وسيله اي براي كسب لذت فردي و ايجاد تنوع در زندگي است و روانشناسان اجتماعي معتقدند كه نياز انسان به بازي از نياز او در به مصرف رساندن انرژي اضافي نشأت مي گيرد. و جامعه شناسان بازي را نياز اجتماعي تلقي مي كنند و اعتقاد دارند كه انسان با پرداختن به اين بازيها و رفتارها ، گرايشهاي اجتماعي را تمرين مي كند و به ارزش قانون و نظم در جامعه پي مي برد و مهارتهايي را كه لازمه زندگي اجتماعي است
مي آموزد.
فروبل معتقد است كه بازي نه تنها بازدارنده رشد كودك نيست، بلكه بايد بعنوان يكي از مهمترين عواملي كه مي تواند باعث هماهنگي رشد آزاد كودك از لحاظ جسمي، احساس و ذهني گردد در نظر گرفته شود. در حقيقت بازي عاملي است در جهت رشد و تكامل خواستها و اميال كودك. بازي كودك را قادر مي سازد تا اين خواسته ها و اميال را به زندگي روزانه خود وارد ساخته و از اين راه بامسير آينده زندگي از طريق شناخت توانايي ها و ويژگيهاي خود آشنا گردد. زيرا همبستگي زيادي ميان بازي و توانايي هاي كاري فرد در آينده وجود دارد.
با توجه به آثار مفيد آموزشي، تربيتي ورزش و بازي در ابعاد مختلف جسمي و روحي، ايجاد بستر مناسب براي گرايش عموم كودكان و نوجوانان به اين فعاليت علاوه بر تضمين سلامت جسمي و روحي آنان، مناسبترين فعاليت براي پر كردن اوقات فراغت نيز هست.
با ويژگي ها و آثار و نتايج مطلوبي كه براي ورزش و بازي برشمرديم بدون ترديد احياء بازيهاي بومي و محلي ميهن عزيزمان كه طي اعصار و ساليان متمادي بوسيله اجداد و نياكان ما در اين مرز و بوم به اجرا گذاشته شده است مي تواند با توسعه در ميان اقشار مختلف بويژه كودكان ، نوجوانان و جوانان همان اهداف والا را برآورده سازد.
نياز به بازي نيازي عمومي و جهاني است و مرزهاي سن و جنس و موقعيت اجتماعي و پايگاه اقتصادي را مي شكند نه شهري بودن اهميت دارد نه روستايي و ايل نشين بودن وهيچ ملتي را نمي توان بدون بازي و سرگرمي يافت همه انسانها دوست دارند در كنار فعاليتهاي معيشتي و موظف خود به فعاليتهايي بپردازند كه ريشه درخواستها و تمايلات آنها دارد.
همين نياز عمومي و همگاني است كه گستره بازيهاي بومي و محلي را پيش روي ما مي گشايد. اين بازيها همانند قصه ها و افسانه ها و آداب و رسوم و اعتقادهاي رايج در ميان مردم، نشانه هايي از حيات فرهنگي جامعه به شمار مي آيند و گستردگي و گوناگوني آنها نشانگر ژرفا و غناي فرهنگي جوامع تلقي مي شود.
با تغيير در شيوه هاي زندگي مردم، گسترش شهرنشيني و پيدايش فن آوري نوين، بسياري از بازيهاي مرسوم در نواحي و مناطق به بوته فراموشي سپرده شده اند. و اوقات فراغت زندگي امروز را تلويزيون ، سينما و ساير دستگاههاي صوتي و تصويري و بازيهاي رايانه اي پر كرده است و خلاصه اينكه در دنياي امروز« بازي در قالب ورزشها، كارهاي نمايشي يا اسباب بازي وابسته به انگيزه سودآور است».
كودك عاشق بازي است و شايد شديدترين محروميت براي او آن باشد كه از بازي محرومش نمايند. فعاليت و علاقه مندي كودك به بازي نشانه سلامت اوست و حتي اگر كودكي بازي نكند بايد به جستجوي علل پرداخت. به گفته شيلر « انسان هنگامي به راستي انسان است كه به بازي مي پردازد»
آيا با وجود اسير شدن بازيها در چمبرة انديشه هاي منفعت طلبانه و سودآور كه آن آزادي، بي قيد و شرط بودن و تنها به نفس بازي انديشيدن را از آنها سلب كرده است. بازيهاي جديد مي توانند در ساختن جسم و پرورش روح انسان نقش مؤثر داشته باشند؟
بازيهاي بومي و محلي علاوه بر تأمين سلامت جسماني تأثير به سزائي در ابعاد مختلف رشد فرد در جنبه هاي اجتماعي، عاطفي، ذهني و رواني دارد.
آيا با علم به اهميت و نقش بازيها در رشد و تكامل جسمي و ذهني و غني سازي اوقات فراغت، شناسائي و احياء بازيهاي بومي و محلي نواحي و مناطق استان مي تواند گام مؤثري در معرفي تنوع فرهنگي ، آداب و رسوم پيشينيان باشد واز فراموش شدن آنها جلوگيري نمايد.
بازي و ورزش بازندگي توأم بوده و با تولد انسان متولد مي شود. اولين حركت انسان در بدو تولد، آغاز تلاش براي تأمين سلامت اوست. تاريخ زندگي انسان مشحون از توجه و تأكيد به امر ورزش و سلامتي جسمي و روحي در همه اعصار و قرون و در ميان اقوام و ملل گوناگون بوده است.
تحقيقات نشان داده است كه موفقيت بدني در زندگي اجتماعي كودك بسيار مهم است، روانشناسان عقيده دارند كودكانيكه در بازيها و فعاليتهاي بدني موفقيت دارند نزد همسالان خود محبوبيت و ارزش اجتماعي بدست مي آورند.
هاردي در تحقيق خود با عنوان (شناخت اجتماعي در سنين دبستاني) نتيجه گرفته است كه محبوبترين شاگردان كودكاني هستند كه در بازيهاي معمول مهارت و موفقيت داشته اند.
جان لاك معتقد بود كه همه مطالب آموختني بايد در ضمن تفريح و بازي به بچه ها ياد داده شود.
تأكيد فراوان پيشوايان اسلام در قول و عمل به موضوع ورزش و بازي نشان اهميت آن در تربيت انسانهاي متعادل است اشاره مستقيم به مسابقه شنا، تيراندازي و سواركاري و شركت در مسابقات شترسواري توسط پيامبر اكرم (ص) به عنوان الگوي عملي دين مبين اسلام ضرورت توجه به امر مهم ورزش و بازي و برنامه ريزي در جهت توسعه آن است.
با عنايت به برگزاري اردوهاي علمي، تفريحي، زيارتي براي دانش آموزان در سطح وسيع و به ويژه اردوهاي سراسري در ايام تابستان و شركت دانش آموزان استانهاي مختلف در اين اردوها و انجام فعاليت و مسابقات با عنوان بازيهاي بومي و محلي علاوه بر غني سازي اوقات فراغت آنان، نقش مهمي در شناخت آداب و رسوم و سنتهاي اصيل فرهنگي اقوام مختلف كشور ايفا مي كند.
نظريه هاي بازي
1 ـ نظريه كارآيي يا انرژي اضافي
طبق اين نظر كه ريشه اي بسيار قديمي دارد، بازي عبارت است از فعاليتي كه بر اساس مازاد انرژي كه در كودكان وجود داشته و كودك نمي تواند از آنها در جهت كارهاي سازش يافته استفاده نمايد، انجام مي گيرد. عده اي از نظريه پردازان، اين نظر را به اسپنسر و شيلر نسبت مي دهند. به اين نظر انتقاداتي شده است . اول اينكه در سالهاي اوليه زندگي كودك، بازي از فعاليتهاي اساسي بوده و بر اساس چنين بازيهائي است كه طفل به تحول فرايند ذهني خود كمك مي كند و در حقيقت بازي فعاليتي اضافي نيست.
2 ـ نظريه اجمال فعاليتهاي اجدادي
طبق اين نظريه كه باني آن استانلي هال آمريكايي است . كودكان از اين جهت به بازي مي پردازند كه محتوا و صحنه هايي را كه اجدادشان توليد كرده و زندگي آنان ايجاب مي كرده است را تجديد كنند . اين عمل به خاطر اين صورت مي گيرد كه در دوران كودكي بهترين موقعيت براي تصفيه اعمالي است كه در زندگي آينده، نيازي به آنها نخواهد بود. از ميان روانشناسان معاصر بخصوص در خط مكتب روانشناختي تحليلي فقط يونگ طرفدار اين نظريه است. انتقاداتي هم به اين نظريه وارد شده است از جمله اينكه بازيهاي كودكان در حال تحول بوده و هرچند سال قواعد و مقرراتي جديد براي آنها وضع مي شود. مثلاً تير و كمان بازي كودكان تبديل به موشك بازي و جنگ با اسلحه و مسلسل شده است.
3 ـ نظريه دهليز فعاليتهاي غريزي
اين نظريه توسط « كار» مطرح شده است و بر اساس آن بازي چون دهليزي است كه غرايز گذشته از آن سربرون مي كنند. مثلاً بنابراين نظريه، كودك بوسيله عروسك بازي غريزه مادري را نشان مي دهد و قشون بازي نشان دهنده فعاليت جنگجوئي در كودك است . اين نظريه نيز براي تبيين بازيهاي كودكان كافي به نظر نمي رسد، زيرا فقط نوعي از بازيها را ميتوان به اين وسيله تبيين كرد نه همه آنها را
4 ـ نظريه استراحت يا رفع خستگي
بنابراين نظريه، بازي به هنگامي كه فرد خسته است صورت مي گيرد تا وي به استراحت و تجديد قوا بپردازد. اين نظريه نيز ريشه قديم دارد و تدوين آن به «شالر» و «لازاروس» نسبت داده مي شود. ولي بعدها يك روانشناسي آمريكائي به نام «پاتريك» اين نظريه را با عنوان كردن زير بناي فيزيولوژيك مجدداً به ميان آورده است.
به اين نظريه نيز ايراداتي وارد است زيرا اگر در مورد بزرگسالان تاحدي بتوان آن را صادق دانست ليكن در مورد كودكان به هيچ وجه صدق نمي كند. زيرا كودكاني كه تمام شب را
مي خوابند و استراحت كرده و تجديد قوا مي نمايند. صبح كه از خواب بيدار مي شوند بلافاصله توپ را برداشته و شروع به بازي مي كنند. از اين رو نظريه خستگي براي تبيين بازي كافي به نظر نمي رسد.
5 ـ نظريه جبران
اين نظريه از سال 1920 به بعد مورد توجه قرار گرفت و از طرفداران آن «رابينسن» را مي توان نام برد. به علت اهميتي كه اين نوع روانشناسان به بازيهاي جبراني رمزي
مي دادند اين تمايل در آنها بوجود آمد كه با توجه به تعدد و تنوع اين نوع بازي آن را اساسي براي تبيين بازيهاي كودكان قرار دهند، در حالي كه بايد دانست كه تنها قسمتي از بازيهاي رمزي را به اين صورت مي توان تبيين كرد نه تمام بازيها را .
6ـ نظريه پويائي دوران كودكي
«بوي تانديك» روانشناس شهير هلندي معتقد است كه به رغم نظر «گروس» هيچ نوع نيازي به پيش تمرين نداريم و تنها نمو يافتگي يا نشو و نماي عصبي و اندامي براي حصول اعمال سازش يافته كافي است و معتقد است كه به علت وجود دوران كودكي است كه بازي وجود دارد. به عبارت ديگر بازي جزء فعاليتهاي خاص اين دوره از زندگي است و معتقد است كه اين كنش نوعي پويايي دوران كودكي است، يعني تحرك و تكاپويي كه در سازمان رواني فرد وجود دارد و تظاهرات به شكل بازي جلوه گر مي شوند.
7 ـ نظريه پيش تمرين
اين نظريه را كارل گروس مدون ساخت. وي بازي را بعنوان فعاليتي مهم در بين فعاليتهاي ديگر كودك در دوران طفوليت دانسته و آن را عامل بزرگ ساخته شدن زمينه ذهني به حساب مي آورد. گروس بازي را يك سلسله، پيش تمرين عمومي مي داند كه هدف آن برقرار ساختن زمينه اعمال سازي يافته، براي آينده فرد است. به اين نظريه نيز انتقاداتي شده ، از جمله اينكه تمام فعاليتهايي كه كودك انجام مي دهد داراي هدف مشخصي نيست. مثلاً هدف كودك از سرسره بازي چيست ؟ اين سرسره بازي به كدام هدف تعادل و سازش منتهي
مي شود؟ و يا هنگامي كه در حياط خانه مي دود و صداي ماشين از دهانش خارج مي سازد چه چيزي را دنبال مي كند. آيا هدفش اين است كه در آينده كه سازش يافت اتومبيل بشود؟
8 ـ نظريه شناختي
طبق نظر اين دسته از روانشناسان، بازي مي تواند رشد شناختي ، حافظه و هوش را تسهيل نمايد. در تأييد اين فرضيه مطالعاتي انجام شده كه نشان مي دهد كودكاني كه فاقد اسباب بازي بوده و امكانات كمي براي بازي دارند از لحاظ شناختي، نسبت به همسالان خود عقب تر خواهند بود.
در نظام پياژه« پايداري شيي» يكي از مفاهيم اساسي در دوره حسيـ حركتي است. ظاهراً بازي «دالي موشه» در همه كودكان دنيا در يك سن خاص آغاز مي شود. و براي رسيدن كودك به مفهوم پايداري شيئي تسهيلاتي ايجاد مي كند. همچنين اين بازيها در سنين شيرخوارگي به رشد و توانايي حافظه كودكان و غلبه بر اضطراب جدايي، كمك مي كنند. زيرا از طريق بازي كودكان به ماهيت و حقيقت جهان پيرامون خود آشنا شده و جهان در ذهن آنها مفهومي پايدار پيدا مي كند.
بازي و نقش آن دررشدابعاد اجتماعي،جسماني،ذهني وعاطفي كودك
بازي وسيله مناسبي جهت سازندگي كودك در ابعاد مختلف است. فروبل معتقد است «نه تنها بازي بازدارنده رشد كودك نيست بلكه به عنوان يكي از مهمترين عواملي كه مي تواند باعث هماهنگي رشد آزاد كودك در جنبه هاي جسماني، عاطفي، ذهني، اجتماعي و رواني گردد در نظر گرفته شود »
بازي در رشد اجتماعي كودكان نقش مهمي دارد. كودكان با انتخاب نوع بازي و تعيين شرايط بازي و مقيد ساختن خود به اطاعت از اصول و قوانين بازي در حقيقت نوع خاصي از زندگي اجتماعي را تجربه مي كنند. كودك بدون بازي و به ويژه بازيهاي گروهي فردي خودخواه و فاقد توانايي لازم براي ايجاد ارتباط موفق و سالم با ديگران پرورشي مي يابد. حال آنكه از طريق بازي ، شيوه همكاري و نفوذ در گروه همسالان، جلب توجه ديگران، رعايت حقوق ديگران، زندگي گروهي و بسيار از امور اجتماعي را ياد مي گيرد.
«ادوارد گروس» معتقد است كه «بازي جهت حفظ الگوهي اجتماعي،موجوديت نظام اجتماعي و اهداف گروهي ضرورت دارد»
بازي در كودكي منجر به هماهنگي در رشد و توسعه سيستمهاي ارگانيكي بدن مانند دستگاه تنفس ، گردش خون، گوارش، غدد داخلي و عصبي مي گردد. انجام فعاليتهاي موزون و منظم بازي سبب افزايش حجم دستگاه تنفسي كودكان خواهدشد به طوريكه كودكان درادامه فعاليتهاي خود درسنين بعدي،سريعتر موفق به ايجاد تعادل دردستگاه تنفسي خود مي شوند.
همچنين بازي براي نمايش خواسته هاي دروني كودك مي باشد. كودك بواسطه بازي، علائق ، ناكاميها، نفرت، ترس، مهر و حالات مختلف عاطفي و رواني خود را بيان مي كند و با بيان و نمايش اين حالات در حقيقت بازي را به عنوان ابزاري در جهت ايجاد ارتباط صحيح با دنياي خارج بكار مي گيرد.
در حال حاضر يكي از كاربردهاي بازي جنبه درماني آن است . بازي ضمن كاهش تنشهاي عاطفي و رواني كودكان و تخليه انرژي اضافي منجر به كاهش عصبانيت و تندمزاجي كودك مي گردد.
بازي يكي از بهترين روشهاي بررسي چگونگي رشد فرايندهاي ذهني در كودكان محسوب
مي گردد. كودكان قبل از ورود به مراحل آموزش رسمي، مفاهيم اساسي مورد نياز براي ساخت ذهني خود را از طريق بازي در مي يابند. بازي در سنين 5 تا 6 سالگي كه شروع مدرسه است مي تواند جنبه هاي را در برداشته باشد.
از جنبه جسماني استحكام استخوانها را تسريع بخشيده، ورزيدگي اعضاء بدن را به وضع مطلوب مي رساند و تناسب اندام را بهبود مي بخشد.
از جنبه ذهني و رواني تحريك كنجكاوي، رشد حواس، فعاليت هوش، تحقق ابتكار، آشنايي با رفتارهاي مختلف اعتماد به نفس، استقلال اراده، احياي فكر، چاره يابي و ابزار شخصيت را تكامل مي بخشد.
از جنبه عاطفي درك تفاوت مهر با خشنونت ، تعادل احساسات، تحقق مهرباني، حق جويي و همكاري را زنده مي نمايد.
با ويژگي ها، آثار و نتايج مطلوبي كه براي بازي برشمرديم بدون ترديد احياء بازيهاي بومي و محلي كه طي اعصار و ساليان متمادي بوسيله اجداد و نياكان ما در اين مرزوبوم به اجرا گذاشته شده است مي تواند با توسعه وگسترش در ميان اقشار مختلف اهداف والاي مذكور را تامين و برآورده سازد.