loading...
مشاور روز
پیغام خوشامد گویی

با عرض سلام خدمت شما بازدید کنندگان عزیز
این سایت به مدیریت جواد کریم زاده(مشاور)

در زمینه مسائل خانوادگی ، تحصیلی ، جنسی و ... راه اندازی گردیده و در اختیار شما قرار گرفته است
در صورت بروز هرگونه مشکل میتوانید به روشهای زیر با مدیریت سایت ارتباط برقرار نمایید

مکالمه انلاین از طریق یاهو مسنجر یا ارسال ایمیل به

آیدی مدیریت سایت :moshaver_karimzadeh@yahoo.com

ارتباط تلفنی با مدیریت سایت که در صورت عضویت میتوانید شماره رادریافت نمایید
 و یامراجعه حضوری در کلینیک با تماس و هماهنگی قبلی
با عضویت و ارائه نظراتتان ما را در اداره بهتر سایت یاری نمایید

نحوه عضویت و استفاده از مطالب
جواد کریم زاده بازدید : 362 جمعه 19 دی 1393 نظرات (0)

اميد به آينده شغلي و اقتصادي در دانش‌آموزان

 

در متون روانشناسي اميد و نااميدي از مفاهيم بنيادي است. آزمايش‌هاي برخي از روانشناسان برروي موشها، آزمايشات سليگمن بر روي سگها و انسان‌ها و نيز خاطرات دكتر فرانكل از اردوگاه كار اجباري همگي حكايت از آن دارند كه اميدواري در ادامة زندگي و مقاومت در برابر ناملايمات زندگي و براي جلوگيري از فروپاشي رواني بسيار ضروري است. آلوي و آبرامسون(1988)از نااميدي به عنوان علل نزديك به وقوع افسردگي ياد كرده‌اند. آنها تأكيد  دارند كه رويدادهاي منفي زندگي و سبك اسناد فرد از اين رويداد‌ها منجر به نااميدي و اين نااميدي منجر به بروز علائم افسردگي مي‌شود. نتايج برخي ديگر از تحقيقات حاكي از آن است كه متغيرهاي وضعيت اجتماعي و اقتصادي خانواده و سواد والدين با نااميدي رابطة منفي دارند. نتايج تحقيقات واينر(1978)، دونك(1975)، و آبرامسون(1980) نشان مي‌دهند كه عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان با نااميدي آنها رابطة منفي دارد. با توجه به وضعيت بحراني بيكاري جوانان در حال حاضر مي‌توان حدس زد كه دانش‌آموزان دوره پيش‌دانشگاهي بشدت نگران آيندة شغلي و اقتصادي خود هستند و عدم اميد به آينده    در آنها ممكن است عواقب ديگري از جمله افسردگي و بسياري ديگر از آسيب‌هاي رواني و   اجتماعي را در پي داشته باشد. بنابراين شناخت نگرش دانش‌آموزان نسبت به آيندة شغلي و اقتصادي خود و ميزان اميد به آينده در آنها مي‌تواند در برنامه‌ريزي صحيح‌تر جهت پيشگيري و رفع مشكلات مربوطه يا تقليل آنها مؤثر باشد.

اميد به آينده يك بحث روانشناسي است. روانشناسان در يك آزمايش حيرت انگيز به نقش   اميد در افزايش توانايي موجودات در مقابله با مشكلات و پايداري آنان در برابر فروپاشي  رواني ناشي از فشارهاي شديد رواني پي بردند. در اين آزمايش از تعدادي موش آزمايشگاهي استفاده شد.  موشها را به دو دسته مساوي تقسيم كردند.  ابتدا دسته اول را درون ظرف آبي رها كردند بطوريكه مجبور باشند براي جلوگيري از غرق شدن خود دائما" دست و پا بزنند تا زماني كه بعلت خستگي دست از تلاش برداشته و غرق شوند.  اولين موش 17 دقيقه پس از به آب افتادن توانايي دست و پا زدن خود را از دست داده و غرق شد. ساير موشها نيز يكي پس از ديگري چند دقيقه بعد به همين ترتيب به قعر آب فرو رفتند.  سپس اين آزمايش را با دسته دوم تكرار كردند با اين تفاوت كه قبل از زمان غرق شدن اولين موش در آزمايش قبلي يعني 17 دقيقه، آب ظرف را تخليه كرده  و بدين ترتيب موشها از غرق شدن نجات يافتند و آنها را به محل خود برگرداندند.  مدتي بعد اين آزمايش را با دسته اخير تكرار كردند.  اين مدت بگونه‌اي تنظيم شده بود كه موشها ضمن رفع خستگي آزمايش قبل، خاطره تجربه گذشته را فراموش نكرده باشند.   پس از به آب انداختن آنها زمان را اندازه گرفتند.  نتيجه غير منتظره بود.  اولين موش پس از 26 ساعت دست از تلاش برداشت  به عبارت ديگر توانايي مقابله آنان بعلت تجربه اميد بخش قبلي بنحو چشمگيري (از نظر زماني حدود 100 برابر) افزايش يافته بود. نيز نتايج آزمايش‌های  سينگل بر روي  سگ‌ها و انسانها نشان داد كه‌اين دو گروه بر اثر شكست‌هاي اجتناب‌ناپذير كه باعث درماندگي  و نااميدي آنها شده بود دست از هرگونه تلاش براي رهايي برداشته بودند و مقاومت   نمي‌كردند.  و نيز خاطرات جالب دكتر فرانكل از اردوگاه كار اجباري حاكي است كه نااميدي باعث مرگ زندانيان و اميدواري باعث مقاومت آنها در ادامة زندگي مي‌شد.

در برخي از نظريه‌هاي روانشناسي از نااميدي به عنوان عامل اصلي بروز افسردگي ياد شده است. آلوي و آبرامسون  نظرية نااميدي افسردگي را ارائه كردند. در اين نظريه، علل برطبق روابط ترتيبي آنها در ارتباط با شروع  علائم افسردگي از همديگر  تفكيك مي‌شوند.

1)علل دور كه در رديف سبب‌شناختي افسردگي جلوتر عمل مي‌كنند.

2)علل نزديك به وقوع كه كمي قبل يا همراه علائم افسردگي بروز مي‌كنند.

در اين نظريه، نااميدي جزء علل نزديك به وقوع است كه مستقيماً باعث بروز علائم انگيزشي، شناختي و هيجاني افسردگي مي‌شود. بدين معني كه رويدادهاي منفي زندگي، و سبك اسناد   فرد از اين رويدادها و ساير عوامل مثل فقدان حمايت اجتماعي، منجر به نااميدي مي‌شوند واين نااميدي باعث بروز علائم افسردگي مي‌شود.

نتايج تحقيقات ديگر نشان  مي‌دهد كه بين وضعيت اجتماعي و اقتصادي خانواده و نااميدي رابطة منفي وجود دارد. بدين‌معني كه دانش‌آموزان خانواده‌هاي پردرآمد كمتر نگران آينده هستند و نيز دانش‌آموزاني كه والدين باسواد دارند كمتر دچار نااميدي مي‌شوند. دسته ديگر از تحقيقات نتايجي در مورد رابطة سبك اسناد و نااميدي ارائه كرده‌اند. كرمي(1375) تحقيقي را در اين زمينه يعني رابطة بين سبك اسناد با پيامدهاي رواني (عزت‌نفس، نااميدي و افسردگي) انجام داد. اين تحقيق بر روي 217 نفر از دانش‌آموزان پسر پيش‌دانشگاهي اهواز انجام شد. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد دانش‌آموزاني كه موفقيت خود  را بيشتر به عوامل دروني و باثبات نسبت مي‌دهند نااميدي كمتري دارند و بالعكس دانش‌آموزاني كه موفقيتهاي خود را به علل بيروني و بي‌ثبات نسبت مي‌دهند نااميدي بيشتري را احساس مي‌كنند. نيز نتايج ديگر اين تحقيق نشان مي‌دهد افرادي كه احساس   مي‌كنند بر حوادث زندگي خود كنترل دارند و علل موفقيت‌ها و شكستهاي خود را تحت كنترل خود مي‌دانند به صورت كاملاً واضحي نااميدي كمتري دارند و به آيندة خود اميدوار هستند. برعكس افرادي كه موفقيت‌هاي خود را به عاملي كه در كنترل ديگران است نسبت مي‌دهند احساس نااميدي بيشتري را تجربه مي‌كنند و اميد به آينده در آنها كمتر است.

در مورد رابطة نااميدي و عملكرد تحصيلي نتايج تحقيقات  نشان مي‌دهد كه بين نااميدي و عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان رابطة منفي وجود دارد. بدين‌معني كه دانش‌آموزاني كه عملكرد تحصيلي ضعيف‌تري دارند نااميدي  بيشتري را تجربه كرده‌اند و نااميدي در دانش‌آموزان موفق كمتر است. نتايج تحقيق ضيغمي(1378) كه در زمينة وضعيت رواني دانش‌آموزان دورة متوسطه و پيش‌دانشگاهي (دانش‌آموزان شهرستان قم) انجام شد، نشان مي‌دهد ميزان نااميدي،‌اضطراب  و افسردگي بخصوص در دورة پيش‌دانشگاهي بسيار بالا است و نيز اين اختلالات در دختران ودانش‌آموزان مناطق پايين شهر بيشتر است. هك‌هاوزن(1985) در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد كه اضطراب باعث كاهش اميد به موفقيت و اعتمادبه‌نفس و شايستگي مي‌شود. و نيز به اين نتيجه رسيد كه ميزان افسردگي و نااميدي در دختران بيشتر از پسران است.

اميدواري يكي از قابليتهاي مفيدي است كه در وجود بشر به وديعه نهاده شده است تا بتواند   در اين دنيا سعادتمند زيست كند.  اميد انسان را زنده نگاه مي‌دارد و يأس و نااميدي موجب  مرگ است.  فردوسي در اين زمينه مي‌گويد:

برو گارگر باش و اميدوار كه از يأس جز مرگ نايد به باراميد باعث مي‌شود كه انسان حتي در اوج سختيها و مشكلات زندگي را دوست داشته باشد و در اواين احساس وجود داشته باشد كه باز هم درهاي شادي بر روي او بسته نشده و بزودي همه چيز به نفع او تغيير خواهد كرد.  حافظ شيرازي در اين زمينه مي‌گويد:

دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نگشت                     دائماً يكسان نماند حال دوران، غم مخور

اميدواري يك موهبت گرانبهاي الهي است و به ما كمك مي‌‌كند تا بتوانيم با نهايت شكيبايي از عهدة آزمايشهاي سخت برآئيم.  اميدواري به ما اجازه مي‌دهد كه نقشه‌هاي دقيقي براي آينده طرح كنيم و ما را براي شكيبائي،دلاوري،جسارت و پافشاري ياري مي‌كند.  به همين دليل اميد به ما در انجام تمايلاتمان كمك مي‌كند در حالي كه ترس و نااميدي از آنها جلوگيري مي‌كنند.

اميد همان اكسيژن است. زيرا هرجا زندگي هست اميد هم هست. با اميد مي‌توان به ايده‌آل‌ها رسيد. اميد از ديد مثبت ما نسبت به زندگي شكل مي‌گيرد، گسترش مي‌يابد و به ما انرژي  مي‌دهد. اميد دلنوازترين صداي موجود در هستي است. تلاش و كوشش پررنگ‌ترين اميد است   و افسوس بر فرصت‌هاي از دست رفته بزرگترين نااميدي است. نبايد به نااميدها ميدان دهيم   كه شروع شوند و به جايي برسند كه فرصت‌هاي ما را بسوزانند، سرزندگي ما را به دلمردگي تبديل كنند، روحية ما را خراب كنند و زندگي ما را تباه سازند. نبايد در غم چيزهاي نداشته و   يا از دست‌رفته غوطه‌ور باشيم. شادبودن و اميدواري هنر مي‌خواهد. منشاء بيشتر اين نااميدي‌ها برداشت غلط ما از زندگي است.

 مفهوم سلامت رواني: 

كارشناسان سازمان بهداشت جهاني سلامت فكر و روان را قابليت برقراري ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران،تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و برآوردن تمايلات شخصي به طور منطقي،عادلانه و مناسب مي‌دانند. اين سازمان سلامت رواني را به گونة ذيل تعريف كرده است. سلامت روان عبارتست از آسايش هيجاني و رفاه اجتماعي براي هر فرد به گونه‌اي كه فرد بتواند به توانايي‌هاي خود پي ببرد، با فشارهاي رواني متعارف زندگي مدارا كند،  با بهره وري و به گونه‌اي مثمرثمر كار كند و نهايتاً در اجتماع يا محله‌اي كه در آن زندگي مي‌كند، نقشي ايفا كند. كنفسيوس مي‌گويد: «براي اين كه دنيا را اصلاح كنيم ابتدا بايد كشور را اصلاح كنيم و براي اينكه كشوررا درست كنيم بايد خانواده را اصلاح كنيم. ، براي اينكه خانواده را اصلاح كنيم بايد زندگي شخصي خود را سامان بخشيم، بايد دلهايمان را اصلاح كنيم». و نيز كارل مسنجر مي‌گويد سلامت رواني عبارت از سازش فرد با جهان اطرافش با حداكثر امكان است بطوري كه باعث شادي و برداشت مفيد و مؤثر او شود. 

مي‌توان نتيجه‌گيري كرد كه سلامت رواني از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردار است. و رسيدن به سلامت رواني در ساية خوشبيني، برداشت مثبت از جهان، توجه  به توانايي‌ها، برخورد منطقي با مشكلات، مقاومت در برابر مشكلات و000 محقق مي‌شود. براي رسيدن به اين اهداف و سلامت رواني داشتن اميد به آينده و اعتماد‌به‌نفس اهميت زيادي دارد. بدون اين دو امكان مقابله با مشكلات وجود ندارد و عدم اين دو باعث فروپاشي رواني   مي‌گردند. بنابراين اميد به آينده و اعتمادبه‌نفس از مصاديق و زيرمجموعه‌هاي بهداشت و سلامتي رواني هستند.

2) روانشناسي اميد:

روانشناسي اميد و نااميدي بعنوان يك فصل جديد در مفهوم‌شناسي رواني مطرح شده است.در طبقه‌بندي جديدي كه پرفسور بك و همكاران در سال 1988 در كتاب اصول روانپرستاري و پرستاري بهداشت رواني براي مفاهيم روانشناختي از ديدگاه آسيب‌شناسي داشته‌اند از اميدو درماندگي ياد كرده و فصل خاصي را به آن اختصاص داده‌اند.  آنها از اميد و نااميدي ونيز اضطراب و نگراني و احساس گناه بعنوان چارچوب پنداشتي خود براي بررسي بيماريهاي رواني ياد كرده‌اند.  نيز مطالعات مربوط به استاندارد كردن روش سنجش اميد و نوميدي توسط ميلر (1986و1988) انجام شد 3)تعريف اميد:

بطوركلي روانشناسان اميدواري را نوعي احساس تعريف مي‌كنند كه از طريق حذف باورها و نگرشهاي منفي و غيرمنطقي نسبت به حوادث زندگي و خوشبيني در زندگي قابل افزايش مي‌باشد.  آنها معتقدند كه بسياري از افراد به‌اين دليل احساس بدبختي مي‌كنند كه قابليت اميدواري در آنها ضعيف است و اين موضوع گاهي تمام زندگي آنها را تباه مي‌سازد. اين افراد غالباً در تاريكي و ظلمت يأس و نااميدي كار مي‌كنند و رنج مي‌برند.   بجاي اينكه بخود وعدة موفقيت بدهند به شكستها فكر مي‌كنند، از لذت‌هاي زندگي دوري مي‌كنند ، ذهن آنها بيشتر درگير ناراحتي‌ها و مشكلات زندگي است و به شادي‌ها توجهي ندارند.   ، آينده در نظر آنها مانند شبي است تيره و ظلماني و غمناك كه هيچ روزنة نوراني و مشوقي در آن وجود ندارد، .  به نظر آنها آينده ذخيرة شايان توجهي براي آنها فراهم نكرده و به اندازة كافي از آيندة خود انتظار ندارند. بنابراين روانشناسان بطور كلي  معتقدند كه فكر كردن به موفقيت‌ها،خوشبختي‌ها،شادي‌ها،لذت‌‌ها(حتي اگر خيالي باشند) و كم‌توجهي يا بي‌توجهي به شكست‌ها ،بدبختي‌ها و ناراحتي‌ها در كاهش احساس يأس و شكست و افزايش اميدواري نسبت به‌آيندهو افزايش شادماني بسيار مؤثر هستند.

در زمينة اميد تعريف‌هاي ديگري نيز وجود دارد كه ما در ذيل برخي از آنها را ارائه مي‌كنيم.

الف) اميد يعني احساس امكان داشتن و ممكن بودن هر چيز غير ممكن.  اميد عبارتست از تجسم كردن آينده خوب براساس روابط متقابل در بر خورد و ارتباط با سايرين(مارسل).

ب) اميد يعني هدف بخشيدن به زندگي از طريق معنويت بخشيدن به خود و پناهنده شدن به اصول معنوي و هدف و معنا دادن به زندگي از اين طريق(دافالت).

پ) اميد يعني آزادي از گرفتاري‌ها و رها كردن احساس‌هاي گرفتار كنندة ضد و نقيص كه    همساز احساس درماندگي است.  اميد يعني آزادي به طريقي كه باعث اعتماد و اطمينان براي   حل مشكلات و ازبين‌بردن گرفتاري‌ها باشد(لينچ).

ت) اميد عبارتست از تجسم كردن روزهاي خوب در آينده، اميد يعني قبول داشتن تماميت خود،زيستن بطور سالم و داشتن يك زندگي بامفهوم(ميلر).

4) تعريف نااميدي:

برخي روانشناسان نااميدي را معادل احساس درماندگي دانسته‌اند كه در اثر يادگيري بوجود مي‌آيد. بر اساس ديدگاه ماير(1980) اگر فرد ياد بگيرد كه نمي‌تواند بطور واقعي مؤثر باشند،در تمام حالتهاي رفتاري خود احساس نااميدي، واماندگي و شك مي‌نمايد.. نيز بر طبق ديدگاههاي اورماير(1967)، سليگمن(1968)،هلن و گاربر(1980)،نااميدي و درماندگي آموخته‌شده،حالتي هستند كه در آنها فرد قادر نيست توانائي‌هاي واقعي خود را بكارگيرد و نمي‌تواند با عوامل خارجي كنار بيايد و مشكلات خود را حل كند. . بر طبق نظرية اشنايدر نااميدي حالت تكان دهنده‌اي است كه با احساس عدم امكان و احساس ناتواني و بي‌علاقگي به زندگي آشكار مي‌شود.  فرد در اثر نااميدي بشدت غيرفعال شده و نمي‌تواند موقعيت‌هاي   زندگي را بسنجد  و تصميم بگيرد.  در واقع نااميدي شخص را سريعاً در هم شكسته و او را در برابر عوامل فشارآورنده بي‌دفاع مي‌كند.  و در نتيجة اين مشكلات چون فرد قدرت تطبيق با تغييرات زندگي را ندارد مشكلات زندگي و استرس‌ها او را در زندگي گرفتار مي‌نمايند.     و با گذشت زمان فرد از جريان يك زندگي طبيعي بيشتر فاصله گرفته،  دچار افسردگي مي‌شود.  چنين افرادي از بي‌علاقگي و بي‌تفاوتي خود نسبت به مسائل شخصي و اجتماعي شكايت مي‌كنند ودر پاره‌اي موارد حتي به خودكشي كشيده مي‌شود.  نيز در افراد نااميد نشانه‌هائي از عدم تعادل رفتاري و درگيري با انجام امور بارز است.  در بيشتر موارد افراد نااميد خود را ضعيف احساس مي‌كنند و در اثر اين احساس قادر به كنترل رفتارهاي اجتماعي خود نيز نخواهند بود و حتي در زماني كه تمام نيروي خود را بكار مي‌گيرند بعضي از كارهاي اجتماعي را نمي‌توانند به درستي انجام دهند. اين ناتواني باعث مي‌شود كه‌ اين افراد توسط سايرين طرد شوند و يا مورد بي‌توجهي قرار گيرند و در نتيجه در اثر طردشدگي احساس تنهائي،نااميدي و درماندگي در افراد نااميد تشديد مي‌شود و آنها را به افسردگي نزديك مي‌كند.

5) اهميت اميد:

رلايف(1980) در مطالعات خود در زمينة ارتباط اميد با تومورها و بيماري‌هاي مزمن به‌ اين نتيجه رسيد كه بدون اميد ادمة زندگي و تحمل مشكلات زندگي غيرممكن است.  كلايف(1984) و ريك(1967) اظهار مي‌دارند كه در نااميدي محدودة اهداف اشكال پيدا مي‌كند و رسيدن به آنها مشكل مي‌شود.

6) علل نا‌اميدي:

بطوركلي مي‌توان دليل نااميدي جوانان را مي‌توان به محدوديت‌هاي اجتماعي، شغلي و  اقتصادي، بدبيني جوانان، كمي اعتمادبه‌نفس، عدم روحية مبارزه‌طلبي و عدم خلاقيت آنان نسبت داد. در مطالعة سبب‌شناسي نااميدي تاريخچة دوران كودكي فرد قابل بحث و بررسي است و حتي ممكن است مسائل مربوط به دوران جنيني در اين زمينه مهم باشند. مهمترين بحث در زمينة سبب‌شناسي تنهايي اجتماعي است.  كودكانيكه بطور مرتب و مكرر تنها مي‌مانند نسبت به كودكانيكه بوسيلة پدر و مادر خود به‌موقع و درست حمايت مي‌شوند احساس درماندگي بيشتري دارند و در زندگي آيندة خود موفقيت كمتري كسب  مي‌كنند.  نيز شخصيت والدين بخصوص مادران در اميدواري و يا نااميدي فرزندان بسيار مؤثر مي‌باشد.  كودك از مادري كه داراي شخصيت باقوام و محكمي بوده و قادر به ابراز درست عواطف خود باشد، ،ياد مي‌گيرد كه چگونه با اعتمادبه‌نفس با مشكلات زندگي روبرو شود و از اضطراب‌ها در امان باشد.  اما اگر مادر قادر به ابراز عواطف مادرانه نباشد،كودك نمي‌تواند به وي متكي باشد و خواه ناخواه احساس ناامني و درماندگي مي‌كند. و نيز احساس درماندگي و نااميدي در افرادي كه خانواده‌هاي آنها بواسطة مرگ يا جدائي از هم پاشيده شده    و يا خانواده‌هائي كه بسهولت آرامش خود را از دست داده و متشنج مي‌گردند بيشتر است. در بررسي زمينه‌هاي اصلي اميد و نااميدي به اهميت روابط بين‌فردي اشاره مي‌كند.  او خاطرنشان مي‌سازد كه احساس داشتن كسي كه بتوان به او اعتماد كرد در كاهش نااميدي اثر قابل توجهي دارد.  بر همين اساس است كه مي‌بينيم عدم همبستگي و اتحاد و عدم وجود هدف‌هاي مشترك  در خانواده‌ها و حتي در اجتماعات و ملل منجر به نااميدي اجتماعي مي‌شود. ... در همين رابطه تحقيقات نشان مي‌دهند كه شيوع خودكشي (خودكشي در اوج نااميدي و افسردگي رخ مي‌دهد)  با فقر طبقات اجتماعي يا ساير مشكلات مادي ارتباط كمتري دارد و بيشتر به احساس جدائي از اجتماع مربوط مي‌شود.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما سایت بیشتر در مورد چه مطالبی باشد؟
    در مورد مسائل خصوصی بیشتر با چه کسی راحت تر هستید؟
    راهنمایی چه کسی می تواند در زندگی و در هر زمینه ای کار سازتر باشد؟
    آیا در مورد دوستی با جنس مخالف با خانواده راحتید؟
    آیا دوستی با جنس مخالف مانعی برای پیشرفت شما نشده است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 108
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 289
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 775
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 792
  • بازدید ماه : 863
  • بازدید سال : 3,634
  • بازدید کلی : 92,676
  • جواد کریم زاده مدیریت سایت

    dsc02670.jpg

    پیغام مدیر سایت

    سلام کاربر عزیز

    ممنون که به سایت خودت سر زدی

    امیدوارم لحظات خوشی در کنار ما داشته باشی

    منتظر نظرات کارساز شما هستیم

    با عضویت در سایت همراه ما باشید

    http://moshavererooz.ir/