loading...
مشاور روز
پیغام خوشامد گویی

با عرض سلام خدمت شما بازدید کنندگان عزیز
این سایت به مدیریت جواد کریم زاده(مشاور)

در زمینه مسائل خانوادگی ، تحصیلی ، جنسی و ... راه اندازی گردیده و در اختیار شما قرار گرفته است
در صورت بروز هرگونه مشکل میتوانید به روشهای زیر با مدیریت سایت ارتباط برقرار نمایید

مکالمه انلاین از طریق یاهو مسنجر یا ارسال ایمیل به

آیدی مدیریت سایت :moshaver_karimzadeh@yahoo.com

ارتباط تلفنی با مدیریت سایت که در صورت عضویت میتوانید شماره رادریافت نمایید
 و یامراجعه حضوری در کلینیک با تماس و هماهنگی قبلی
با عضویت و ارائه نظراتتان ما را در اداره بهتر سایت یاری نمایید

نحوه عضویت و استفاده از مطالب
جواد کریم زاده بازدید : 672 سه شنبه 23 دی 1393 نظرات (0)

مهارتهای نه گفتن


یکی از مهم ترین اصول تربیت کودک. یادگیری مهارت نه گفتن به کودک است. گاهی اوقات کودکان خواسته هایی دارند که قابل قبول نیست ، باید در این شرایط به آنها نه بگوییم ، اما نه گفتن روش خاصی دارد که در صورتی که درست از این روش ها استفاده کنیم زودتر به نتیجه ی مطلوب خواهیم رسید.

 

بعضي وقت‌ها والدين آن‌قدر نسبت به فرزندشان حالت محافظه‌كارانه به خود مي‌گيرند كه در جواب هر پرسشي و براي هر تصميمي جواب نه مي‌دهند:

مي‌توانم اين وسيله را بخرم؟

نه!

مي‌شود امشب خانه دوستم بمانم؟

نه!

مي‌توانم يك شب دوستم را دعوت كنم اينجا بماند؟

نه!

اما اگر دوست داريد مواظب فرزندتان باشيد، هنر اين نيست كه دائم در جواب خواسته‌هاي او نه بگوييد، بلكه درست اين است كه مخالفت‌تان را براي موارد بزرگ و مهم نگه داريد، زماني كه واقعا فرزندتان در خطر است يا انجام كاري واقعا غلط است.

لازم نيست <نه> حتما كلمه بدي باشد. برعكس مي‌تواند واژه بسيار خوبي باشد، نكته مهم اين است كه گفتن <نه> را براي مواقع مهم بگذاريد. وقتي واژه‌اي مدام به كار رود اثرش را از دست مي‌دهد.

و حالا دو تا پيشنهاد برايتان داريم. (از زبان کودک)

اول: براي بله گفتن دنبال فرصت بگرديد .

معمولا مخالفت با يك وضعيت كار ساده‌اي است. کودک شما احتياج دارد شما فرصت بله گفتن را فراهم كنيد. ممكن است اين موافقت در مورد چيزي باشد كه پيش از اين هميشه با آن مخالف بوده‌ايد. اما اول از خودتان سه سوال مهم بپرسيد:

1 -آيا اين بار واقعا مهم است كه نه بگويم؟

2 -اگر موافقت كنم، آيا فرزندم را به خطر خواهم انداخت؟

3- اگر مخالفت كنم آيا دليل خوبي براي اين مخالفتم خواهم داشت؟

دوم: فكر كنيد و بعد مخالفت‌تان را توجيه كنيد

مي‌دانم كه والدين مجبور نيستند علت مخالفتشان را توضيح بدهند. اما آيا واقعا اين كار بدي است كه علت مخالفت‌تان را براي ما روشن كنيد؟ براي اين كار اول فكر كنيد و بعد جواب بدهيد. باور كنيد اگر بگوييد: <براي توضيح مخالفتم به وقت احتياج دارم> يا <بايد فكر كنم و بعد جوابت را بدهم> نه از احترام شما كم مي‌شود و نه ما فكر مي‌كنيم شما والدين ضعيفي هستيد.

حتي با وجود توضيح شما ممكن است ما دليلمان را نفهميم يا با آن موافق نباشيم. حتي ممكن است اين قدر سر قضيه بحث كنيم كه شما تهديدمان كنيد كه اجازه نخواهيد داد ما از خانه بيرون برويم. اما با همه اين‌ها باز هم خوشحاليم از اينكه اول فكر كرديد و بعد جوابمان را داديد.

لازم نيست <نه> حتما كلمه بدي باشد. برعكس مي‌تواند واژه بسيار خوبي باشد، نكته مهم اين است كه گفتن <نه> را براي مواقع مهم بگذاريد. وقتي واژه‌اي مدام به كار رود اثرش را از دست مي‌دهد.

تنها چيزي كه از شما مي‌خواهيم اين است كه از اين واژه، منطقي استفاده كنيد.

شيوه تربيتي مقتدرانه و نه ديکتاتوري روشي است که پدر و مادر در تربيت فرزند خود ضمن دارا بودن اقتدار و قدرت و قاطعيت در بسياري از مسائل نيز نياز کودک را درک مي کنند و با او هماهنگ هستند . اين شيوه اعتماد به نفس کودک را بالا مي بردبه اين دليل که کودک درک مي کند که والدين علاوه بر قاطعيتي که دارند و به صلاح او عمل ميکنند زماني را براي ارزش و بها دادن به او در نظر مي گيرند. اين نوع از پدران و مادران معمولا براي موافقت و مخالفت هاي خود دليل و استدلال دارند و براي هر گونه تصميم گيري استدلالي قوي را دارا هستند و به خاطر خواسته هاي خود در مورد مسئله اي تصميم نمي گيرند.

افراد بی جرات در ابراز وجود، بیان احساسات، افکار و نظرات خود به دیگران ناتوان بوده و عزت نفس کمی دارند، این افراد در موقع بیان عقاید خود به دیگران مضطرب شده و نمی توانند احساسات واقعی خود را بیان کرده و درخواست های نامعقول و غیرمنطقی دیگران را رد کنند، از این رو دچار ناهنجاری هایی همچون اعتیاد می شوند.

پژوهش ها نشان داده برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی، ایجاد رفتار قاطعانه از اهمیت خاصی برخوردار است، قاطعیت به معنای ایستادن روی خواسته خود، نشان دادن مخالفت، عدم موافقت با پدیده ای و ماندن روی نیازهای خود بصورت واضح و مشخص است.

با مسلح شدن به جرات آموزی، افراد می توانند اهداف و نیارهای خود را به طریقی روشن و مستقیم بیان کرده و آن را به دیگر تفهیم کنند.

مهارت های ارتباطی «نه گفتن» یا رفتار قاطع، یکی از ابزارهای موثر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی شناخته می شود.

کارشناس حوزه اعتیاد در این زمینه به خبرنگار ایرنا می گوید: بسیاری از نوجوانان به این دلیل دچار آسیب هایی مثل اعتیاد به مواد مخدر می شوند که توانایی رفتار قاطع یا قدرت «نه گفتن» را ندارند.

«آزاده رزاقی» ادامه می دهد: آنها اغلب رفتار انفعالی را بر می گزینند، یعنی برای اینکه حمایت و دوستی همسالان خود را از دست ندهند، در مقابل خواست های آنها مقاومت نکرده و دوستی خود را به بهای ناراحتی خود و خانواده و یا آسیب دیدن حفظ می کنند.

وی با بیان اینکه از سوی دیگر بعضی نوجوانان در این حالت رفتار پرخاشگرانه نشان داده ، دوستان خود را می رنجانند و این باعث کناره گیری دوستان و در نتیجه تنها ماندن وی منجر می شود، می افزاید: این امر نیز در نوع خود آسیب محسوب می شود، زیرا نوجوانی دوره دوستی و صمیمیت و نه تنهایی و انزوا است.

این کارشناس آسیب های اجتماعی با بیان اینکه آموزش مهارت «نه گفتن» بسیار ضروریست، تصریح می کند: نوجوانان باید رفتاری جرات مندانه داشته باشند تا هم خود آسیب نبینند و هم دوستان خود را حفظ کنند.

کارشناس حوزه اعتیاد نیز در این همین ارتباط به خبرنگار ایرنا می گوید: آموزش رفتار قاطع یا مهارت «نه گفتن» از آموزش های ضروری دوران نوجوانی است و تجربه نشان داده که اکثر کسانی که به سیگار، مواد مخدر دچار شده اند، از سنین نوجوانی و در اثر ارتباطات صمیمی با همسالان در این وادی پا گذاشته اند.

«محمدحسین غلامی» تاکید می کند: آموزش مهارتهای زندگی و بویژه رفتار قاطع به نوجوانان می تواند از بسیاری از آسیب های آینده پیشگیری کرده، در عین حال با حفظ دوستی و صمیمیت که لازمه سنین نوجوانی است، آسیب های ناشی از این دوستی ها را به حداقل رساند.

چگونه می‌توانیم مهارت نه گفتن را در خود افزایش دهیم؟  

  پژوهش ها نشان داده است برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی ، ایجاد رفتار قاطعانه از اهمیت خاصی برخوردار است. به نظر می رسد خیلی از افراد قاطعیت را با رفتارهای پرخاشگرانه و تند اشتباه می گیرند، قاطعیت به معنای پرخاشگری، عصبانیت و حمله کردن به طرف مقابل نیست، قاطعیت به معنای ایستادن روی خواسته های خود، نشان دادن مخالفت و عدم موافقت با پدیده ای و ماندن روی نیازهای خود بصورت واضح و مشخص است. چگونه می‌توانیم مهارت نه گفتن را در خود افزایش دهیم؟

1- در ابتدا مشخص کنیم که چه می‌خواهیم بگوییم؟ «بلی» یا «نه» . اگر مطمئن نیستیم که چه تصمیمی می‌خواهیم بگیریم، بگوییم: لازم است مدتی فکر کنم و بگوییم که چه وقت به او پاسخ خواهیم داد...

  2- نسبت به احساسات، نیازها، عقاید و نظرات خودمان، صادق و روراست باشیم و آن‌ها را بشناسیم.

3- درخواست‌های منطقی خود را مشخص، و محکم بیان کنیم.

4- اهداف و مقاصد خود را به روشی مستقیم و صادقانه بیان کنیم.

5- نقطه نظرات خود را بدون شرمندگی و معذرت‌خواهی بیان کنیم.

6- تا جایی که امکان دارد بطور خلاصه دلیل خود را برای مخالفت بگوییم اما از دادن توضیحات زیاد خودداری کنیم.

7- اگر کاملاً متوجه خواسته و پیام طرف مقابلمان نشدیم، برای روشن شدن موضوع سؤال کنیم و توضیح بخواهیم.

8- مسئول بودن راجع به رفتار خودمان، به ما این فرصت را می‌دهد که احساس خوبی راجع به خود داشته باشیم.

9- اجازه ندهیم که دوستان، همکلاسی‌ها و اطرافیان ما، رفتارها، عقاید و ارزش‌های خود را به ما تحمیل کنند، در عوض به آنها این فرصت را بدهیم تا بدانند ما چه فکر و چه احساسی داریم؟ و چه می‌خواهیم؟

10- از کلمه‌ی «نه» استفاده کنیم و ممکن است لازم باشد در صورت انتخاب آن یک توضیحی نیز برآن بدهیم.

11- وقتی کاری را نمی‌خواهیم انجام بدهیم، بگوییم «نه» تا اینکه بگوییم: «... خوب می‌دانی، آخه من اینطور فکر نمی‌کنم...» چراکه این پاسخ نشانه‌ی تردید ماست تا قاطعیت.

12- بهتر است به جای عبارت «من نمی‌توانم ...» یا «من نباید ...» از عبارت «من تصمیم دارم که این کار را نکنم» یا «من نمی‌خواهم ...» در بیان مخالفت خود استفاده کنیم.

13- شاید لازم باشد در مقابل خواسته دیگران چندین بار امتناع و مخالفت خود را تکرار کنیم. نیازی نیست هربار توضیحات جدید بدهیم، فقط «نه» را تکرار کنیم و دلایل اولیه خود را بگوییم.

14- اگر طرف مقابل ما پس از هربار «نه گفتن» ما باز اصرار بر خواسته خود دارد، سکوت کنیم یا موضوع بحث را عوض کنیم یا حتی می‌توانیم مکالمه را قطع کرده و محل را ترک کنیم.

15- از سوالات «چرایی» (Why question ) اجتناب کنیم، اینگونه سؤالات باعث حالت تدافعی در طرف مقابل ما می‌شود.

16- به قوانین دیگران اهمیت و احترام قائل می‌شویم و آن‌ها را بشناسیم.

17- می‌توانیم احساس شخصی را که خواسته‌ی او را رد کرده‌ایم، بیان کنیم تا به او بفهمانیم که متوجه شرایط او هستیم؛ مانند: «من می‌دانم که این تو را ناراحت می‌کند، اما من ...».

18- از امتنان خود احساس گناه نکنیم، این وظیفه ما نیست که مشکلات دیگران را حل کنیم.

19- اگر با تقاضای اولیه فرد، موافق نیستیم اما مایل هستیم به او کمک کنیم، می‌توانیم بطور مثال بگوییم:من نمیتوانم تمام عصر را بمانم و به تو کمک کنم، اما می‌توانم دو ساعت بمانم.

20- ما این حق را داریم که عقیده‌ی خود را عوض کنیم و به تقاضایی که در ابتدا پاسخ مثبت داده‌ایم، حالا پاسخ منفی بدهیم.

21- برای نشان دادن احساس عصبانیت و ناراحتی خود از ضمیر «من» و «ما» استفاده کنیم به جای آنکه با استفاده از کلمه‌ی «تو» و «شما» او را سرزنش کرده و انگشت اتمام به سویش بگیریم. مثلاً مناسب‌تر است بگوئیم: من خیلی ناراحت می‌شوم وقتی به نظر من توجه نمی‌کنید تا اینکه بگوئید: شما خیلی بی‌خیال و بی‌توجه هستید و به نظرات دیگران هیچ ارزشی قائل نمی‌شوید.

22- در هنگام ارتباط با دیگران از وضعیت بدنی و تُن صدای مناسب استفاده کنیم؛ مثلاً تُن ضعیف صدا، شانه‌های فرد افتاده، دست‌های درهم قفل شده و نگاه غیر مستقیم و نامطمئن، حالت ترس، تردید و انفعال را در ما نشان می‌دهد و طرف مقابل را برای درخواست‌های غیر منطقی‌اش بی‌پرواتر می‌کند، و برعکس، داد و فریاد، سینه‌های سپر شده، نگاه گستاخانه و ... نشانه‌ی پرخاشگری ما و زیرپا گذاشتن قوانین و حقوق دیگران است؛ یعنی مطمئن باشیم ژست غیر کلامی ما تقویت کننده و منعکس کننده‌ی پیام کلامی ماست.

23- در هنگام بیان و انتقال پیام خود از ارتباط چشمی مناسب استفاده کنیم و به صورت طرف مقابل نگاه کنیم.

24- در یک فاصله‌ی مناسب و راحت از طرف مقابل بایستیم یا بنشینیم.

25- از ژست و حالات بدن خود می‌توانیم برای تأکید آنچه گفته‌ایم استفاده کنیم.

26- در صورت لزوم پیام خود را تکرار کنیم و اگر فکر می‌کنیم هدف و پیام ما به خوبی و روشنی دریافت نشده است، آن را توضیح دهیم.

27- زمانی که در موقعیتی قرار می‌گیریم که لازم است پاسخ «نه» بگوئیم و مخالفت خود را با عقیده نظر و خواست دیگران مطرح کنیم، همیشه این سؤالات را از خود بپرسیم: - آیا توانستم پیام خود را هرچه واضح‌تر و روشن‌تر بیان کنم؟ - چقدر در مورد چیزی که می‌خواستم بگویم بطور خاص و مشخص عمل کردم؟ - آیا ممکن است دوباره پیام خود را تکرار کنم؟ آیا با انجام آن احساس راحتی می‌کنم؟ - علاوه بر کلام خود، چگونه از زبان بدنی خود برای انتقال پیامم استفاده کردم؟

28- در مورد تقاضای خودمان: اگر طرف مقابل بار اول پاسخ منفی به تقاضای ما داد، آن را تکرار کنیم و خیلی زود از خواسته‌ی خود با اولین پاسخ منفی نگذریم.

29- از دیگران بخواهیم وقتی با آن‌ها صحبت می‌کنیم به نقطه نظرات ما گوش بدهند.

رفرانس:متن آموزشی بهداشت روان و مهارتهای زندگی برای زنان ویژه کارشناسان بهداشت روان,اداره سلامت روان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی,دفتر امور زنان وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی   مهارت نه گفتن  یكی از مهارت های ارتباطی، نه گفتن است. مهارت نه گفتن یا رفتار قاطع به عنوان یكی از ابزارهای مؤثر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی شناخته می شود .

بسیاری از نوجوانان به این دلیل دچار آسیب هایی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الكل می شوند كه توانایی رفتار قاطع یا قدرت نه گفتن را ندارند. آنها اغلب رفتار انفعالی را بر می گزینند. یعنی برای اینكه حمایت و دوستی همسالان خود را از دست ندهند، در مقابل خواست های آنها مقاومت نكرده و دوستی خود را به بهای ناراحتی خود و خانواده خود و یا آسیب دیدن حفظ می كنند. از سوی دیگر بعضی از نوجوانان دراین حالت رفتار پرخاشگرانه نشان داده، دوستان خود را می رنجانند و این باعث كناره گیری دوستان و در نتیجه تنها ماندن نوجوان منجر می شود كه این امر نیز در نوع خود آسیب محسوب می شود. چرا كه نوجوانی دوره دوستی و صمیمیت است نه  تنهایی و انزوا .  براساس گفته های فوق آموزش مهارت نه گفتن بسیار ضروری می نماید. رفتاری جرات مندانه داشته باشند تا هم خود آسیب نبینند و هم دوستان خود را حفظ كنند . البته هنگامی كه به نوجوانان می آموزیم رفتار قاطع داشته باشند، این نكته را نیز باید به آنان بیاموزیم كه موقعیت ها را ارزیابی كرده و امنیت شخصی خود را نیز در نظر بگیرند .

در برخی از موقعیت ها برسر حرف خود ایستادن و رفتار قاطع داشتن می تواند خطرناك باشد، مثل مواقعی كه شخصی مسلح یا مست باشد، یا مواد مخدر استعمال كرده باشد، بسیار خشمگین باشد و ... آموزش رفتار قاطع یا مهارت نه گفتن از آموزش های ضروری دوران نوجوانی است. تجربه نشان داده است كه اكثر كسانی كه به سیگار، مواد مخدر، رفتارهای پر خطر جنسی ، الكل و سایر آسیب های اجتماعی دچار شـده اند، از سنین نوجوانی و در اثر ارتباطات صمیمی با همسالان دراین وادی پا گذاشته اند . با آموزش مهارت های زندگی و مخصوصا رفتار قاطع به نوجوانان می توانیم از بسیاری از آسیب های آینده پیشگیری كرده، در عین حفظ دوستی و صمیمیت كه لازمه سنین نوجوانی است، آسیب های ناشی از این دوستی ها را به حداقل برسانیم .

رفتارهای پر خطـر:

 بعد از انقلاب صنعتی و با افزایش شهر نشینی كنترل های اجتماعی در شهرها كمتر شد و با كاهش این كنترل ها رفتارهای پر خطر انسان ها شهرنشینی نیز افزایش یافت. طلاق، اعتیاد، فرار دختران از خانه، كودكان خیابانی، زندانی ها و خانواد های آنها و... و مخصوصا دراین اواخر بیماری مهلك ایدز از جمله رفتارهای پر خطر اجتماعی به شمار می روند .  اعتیاد از جمله آسیب های اجتماعی است كه وضعیت بسیارخطرناكی را برای جوامع و افراد ایجاد می كنند . اعتیاد یك آسیب چند عاملی است كه عوامل متعددی درایجاد آن  دخیل  هستند .

این عوامل را می توان در سه گروه دسته بندی كرد . عوامل فردی ، متوسط و كلان .

عوامل فردی مثل وضعیت روانی و شخصی هر فرد، افكار، نگرش ها و روابطش،

عوامل متوسط مثل خانواده و دیگر گروه هایی كه فرد با آنها در ارتباط است، گروه های اولیه و ثانویه

و عوامل كلان مثل وضعیت اقتصادی جامعــه، نرخ بیكاری، سیاست های اجتماعی و ...

در بررسی اعتیاد باید هر سه گروه عوامل مورد بررسی قرار بگیرند .

در ساده ترین تعریف ، اعتیاد به معنی وابستگی جسمی و روانی و فكری به یك ماده است كه اگر در فاصله زمانی مقرر آن ماده به بدن نرسد، فرد معتاد دچار تنش ها و آسیب های جسمی و روانی می شود. برای پیشگیری از اعتیاد نیاز است كه نوجوانان در هر سه گزینه فردی، متوسط و اجتماعی مورد آموزش و یاری قرار بگیرند .  بررسی وضعیت شخصیتی نوجوانان، ارتباطات آنها، شیوه برخورد آنها با خانواده و گروه های همسالان، وضعیت روانی آنها از بابت اضطراب ها و افسردگی و ...و هم چنین آموزش آنها از نظر چگونگی كاركردهای اجتماعی از جمله نكات ظریفی است كه در آموزش رفتار پر خطر اعتیاد باید مد نظر قرار بگیرد .

هم چنین دراین آموزش ها انواع مواد مخدر، مواد روانگردان، و شیوه های شناخت فرد معتاد به نوجوانان آموزش داده می شود. از جمله رفتارهای پر خطر دیگر، بی مبالاتی های جنسی است. نوجوانان باید شیوه های صحیح مدیریت انرژی جنسی خود را آموخته، از این طریق به سلامت جسمی و روانی خود كمك كنند. این مدیریت می تواند از راه های گوناگون اعمال شود. می دانیم كه بیماری ایدز یكی از بیماری هایی است كه می تواند از طریق ارتباط جنسی منتقل شود.

شیوه های صحیح ارتباط جنسی، روش های مواظبت در ارتباطات جنسی و پیشگیری از این بیماری از جمله اموری است كه در كلاس ها و كارگاه های آموزشی رفتارهای پر خطر بــه نوجوانان آموزش داده می شود.

 هنجار شكنــی

هر جامعه دارای سه گونه هنجار است : هنجارهای رسمی ، هنجارهای غیررسمی ( عرفی ) و هنجارهای دینی .هنجارهای رسمی ، همان قوانین و مقرراتی است كه توسط نظام حاكم سیاسی تهیه و تدوین می شود و برای اجرا به دستگاه های اجرایی ابلاغ می شود. سرپیچی ازاین قوانین مستوجب محكومیت بر طبق قوانین هر جامعه است. هنجار های غیررسمی یا عرفی، همان هنجارهایی  است كه در جامعه وجود دارند بدون اینكه در جایی مدون شده باشند و یا از طرف قدرتی ابلاغ شده باشند.

 سرپیچی ازاین هنجارها باعث طرد فرد خاطی از جامعه و در نتیجه تنهایی و احساس عزلت و بدبختی خواهد شد كه گاه تاثیری مخرب تر ازمحكومیت های رسمی دارد. مثلا خواستگاری رفتن مردان درایران، در هیچ جا مصوب و قانون نشده است، اما به شكل یك هنجار غیررسمی عمیقا در جامعه حضور دارد و در صورت سرپیچی، فرد خاطی دچار مشكلات فراوانی می شود. لازم به ذكر است كه در بعضی از كشورها مثل ژاپن این محكومیت های اجتماعی آنچنان قدرتمند هستند كه فرد خاطی تاب نیاورده، برای رهایی از آن دست به خودكشی می زند.

 هنجارهای دینی، گونه ای از هنجارها را شامل می شود. این هنجارها نه مصوب نظام سیاسی حاكم هستند و نه عرف هستند كه مردم ساخته باشند. این هنجارها از یك منبع قدرت بسیار والا كه همان خدا و وحی باشد سرچشمه گرفته اند و سرپیچی از آنها نیز مستوجب عقوبت در جهان ابدی خواهد بود. هنجارهای دینی نیز می تواند برای سر پیچی كنندگانش بسیار گران تمام شود. احساس گناه و نگرانی از كیفر خداوندی نیروی بسیار قدرتمندی است كه می تواند جلو هنجارشكنی ها را بگیرد. در بحث آموزش هنجارهای اجتماعی و چگونگی برخورد با هنجار شكنان اشاراتی به ارزش های هر جامعه می شود. ارزش های هر جامعه مجموعة بایدها و نبایدهای آن جامعه است كه به شكل كاملا  فكری و اتنزاعی وجود دارند وعینیت یافتن آنها همان هنجارها است. به تعبیر دیگر ارزش ها ریشه های درختی است كه هنجارهای مختلف تنه و ساقه و برگ آن ریشه هستند. شناخت این ارزش ها و قبول آنهـــــا می تواند تا اندازة زیادی جلو هنجار شكنی را بگیرد.  

 نه گفتن :

گفتن این کلمه دو حرفی برای بسیاری از ما دشوار است، نه گفتن چه به رئیسمان، چه به فرزندمان و چه به دوستانمان آسان نیست. در نتیجه بسیاری از ما به انجام کارهایی مجبور می شویم که دوست نداریم، یا برایمان سخت هستند. بسیاری از کودکان در محیط خانواده و تحت تاثیر تربیت والدین می آموزند که برای حفظ آرامش یا برای مودب بودن، باید درخواست دیگران را بپذیرند. به یاد داشته باشید که دنیا با “نه” گفتن ما به پایان نخواهد رسید، بلکه این کلمه مانند همه کلمات دیگر نوعی مبادله اطلاعات است.


اما چگونه می توانیم نه گفتن را برای خود آسان کنیم؟

1. به خود زمان بدهید.

بسیاری از افراد بنا به دلایلی چون خجالت، ترس و غیره، بلافاصله بعد ازشنیدن یک درخواست کلمه “بله” را بر زبان می آورند. اگر گفتن کلمه “نه” برایتان آسان نیست، لااقل از طرف مقابل زمان بخواهید، مثلا بگویید ” بعدا به تو خبر می دهم.” اما اگر با اصرار طرف مقابل روبرو شدید، بگویید ” باید به تقویم نگاه کنم.” یادتان باشد اگر او عصبانی یا ناراحت می شود مشکل خود اوست نه شما. 

 2. ارزیابی کنید.
اگر کسی از شما درخواستی می کند، ابتدا از خود بپرسید که وقتش را دارید یا نه. مهم ترین سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که آیا باید نیازهای خود را به دیگران ترجیح بدهیم یا نه.گاهی لازم است نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح بدهیم- اگرگاهی  به دوستان، خانواده و همکاران کمک نکنیم دنیا محل خوبی برای زندگی نخواهد بود. ولی در عین حال بعضی اوقات لازم است به علایق و نیازهای خود نیز توجه کنیم. 

 3. مودب باشید.
بهتر است لبخند بزنید ولی لبخند خود را با یک لحن جدی همراه کنید –اگر درخواست کسی را به صورت مودبانه رد کنید از شما نخواهد رنجید. نه گفتن به معنای بی ادبی نیست.خیلی راحت بگویید “متاسفم این بار نمی توانم به شما کمک کنم” یا “معذرت می خواهم در حال حاضر کاری دارم که باید انجام بدهم”. نیازی نیست توضیح بدهید، هرچه بیشتر توضیح بدهید و معذرت بخواهید، به طرف مقابل فرصت بیشتری برای اصرار کردن خواهید داد.

 4. تمرین کنید.
اگر حتی فکر کردن به این کلمه دو حرفی شما را می ترساند، تمرین را از موقعیت هایی شروع کنید که اهمیت چندانی ندارند. مثلا با نه گفتن به دستفروش های سمج تمرین خود را آغاز کنید. 

 5. حساب و کتاب کنید.
تا به حال توجه کرده اید که کسانی که مرتبا از شما می خواهند کاری برایشان انجام دهید معمولا لطفتان را جبران نمی کنند؟ این افراد هرگز دوستان واقعی نیستند. دوستان واقعی از شما سواستفاده نمی کنند و تنها در مواقع بسیار ضروری از شما کمک می خواهند. اگر متوجه شدید که کسی بیشتر از آنچه برای شما انجام می دهد از شما انتظار دارد، از او فاصله بگیرید. نیازی نیست دوستیتان را با او قطع کنید، تنها تماس خود را با او کم کنید. مطمئن باشید که چنین شخصی با مشاهده کم توجهی شما به کس دیگری روی می آورد تا مدتی هم از او سو استفاده کند.  

6. صادق باشید.
گاهی نه گفتن آنقدر سخت است که نهایتا از ترس آزردن احساسات دیگران به کاری مجبور می شویم که دوست نداریم، یا نهایتا به دروغ و بهانه تراشی روی می آوریم.بهترین راهکار صداقت است، اینکه صادقانه به طرف مقابل بگوییم که نمی خواهیم درخواست او را بپذیریم. البته گفتن یک دروغ بی ضرر هرازگاهی لازم است، اما دروغگویی و به دیگران امید واهی دادن کار درستی به نظر نمی رسد!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما سایت بیشتر در مورد چه مطالبی باشد؟
    در مورد مسائل خصوصی بیشتر با چه کسی راحت تر هستید؟
    راهنمایی چه کسی می تواند در زندگی و در هر زمینه ای کار سازتر باشد؟
    آیا در مورد دوستی با جنس مخالف با خانواده راحتید؟
    آیا دوستی با جنس مخالف مانعی برای پیشرفت شما نشده است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 108
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 152
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 380
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 397
  • بازدید ماه : 468
  • بازدید سال : 3,239
  • بازدید کلی : 92,281
  • جواد کریم زاده مدیریت سایت

    dsc02670.jpg

    پیغام مدیر سایت

    سلام کاربر عزیز

    ممنون که به سایت خودت سر زدی

    امیدوارم لحظات خوشی در کنار ما داشته باشی

    منتظر نظرات کارساز شما هستیم

    با عضویت در سایت همراه ما باشید

    http://moshavererooz.ir/