آموزش ابراز وجود
از جمله مسائلي كه در هر جامعهاي و عليالخصوص سازمان تعليم و تربيت به آن توجه نشان ميدهند، پيشگيري از آسيبهاي رواني و اجتماعي است.
در زندگي پر از استرس و ناكاميهاي امروزه، انسانها همواره مواجه به موقعيتهايي ميگردند كه آنطور كه شايد و بايد از حق خود دفاع نميكنند، به نوعي دچار عدم صراحت و قاطعيت در مواجه با اطرافيان ميباشند. خيلي از مردم در تعامل بين فردي يك رفتار دوگانهاي دارند. در درون خود موافق با عملي يا خواستهاي نيستند ولي احساس ميكنند كه مجبور به موافقت هستند و عكس آن هم صادق است.
شايد بارها مواجه با اين مساله شدهايم كه براي مثال فردي از شما درخواست ميكند كه او را براي دريافت يك وام ضمانت كنيد، در درون خيلي مايل به ضمانت آن فرد نميباشيد ولي جرأت گفتن نظر خود را نداريد و دهها عذر و بهانههاي ديگري را بيان مينماييد و حرف اصلي خودتان را نميزنيد و يا اينكه ضمانت فرد را انجام ميدهيد ولي در درون خود غرولند ميكنيد كه چرا اين فرد، آدم بي ملاحظهاي است و چرا من بايد او را ضمانت كنم و اصولاً بمن چه ولي عملاً شما آنرا ضمانت كردهايد صدها موقعيت اجتماعي ديگر كه همة اين مسائل ناشي از عدم توانايي و قدرت ابراز وجود ما ميباشد.
ابراز وجود يكي از مباحث روانشناسي است كه اخيراً مورد توجه زيادي قرار گرفته و از اين ويژگي براي درمان و بهبود سازگاري افراد با محيط اجتماعي و نهايتاً خشنودي از زندگي اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته شده است.
ابراز وجود اساساً به معني احترام گذاشتن به خود و ديگران است. چرا كه به نظر ميرسد عقايد، افكار و احساسات ما به همان اندازه مهم است كه افكار و احساسات و عقايد ديگران مهم است. لذا اگر از احساسات و نيازهاي خود آگاهي داشته باشيم ميتوانيم در رفتارهايمان بر اساس واقعيتها انعطاف لازم را داشته باشيم.
در مجموع ابراز وجود را ميتوان اينگونه تعريف كرد كه توانايي انسان در بيان خود به طور روشن، صريح و احترام گذاشتن به احساسات و تفكرات خود و شناخت محدوديتها و توانائيهاي خود ميباشد .
ابراز وجود باعث ميشود كه صداقت در رفتارهاي اجتماعي جانشين رودرواسي و تعارف و ابهام شود. ابراز وجود و جسارت در ابراز خواستهها و احساسات خود به معناي پذيرش مسئوليت زندگي و انتخابهاي خود ميباشد. يعني اينكه فرد خودش تصميم ميگيرد و اين تصميم آگاهانه، صادقانه و بدور از ترس و واهمه از مراجع قدرت و يا رودرواسيهاست. جالب اين است كه اين تصميمگيري و دفاع از حقوق خود به گونهاي است كه حقوق ديگران را پايمال نميكند. اين شيوه رفتاري ميتواند روابط صحيح و سالم اجتماعي را براي فردي كه با ابراز وجود عمل ميكند، به ارمغان بياورد. نتيجه فقدان قاطعيت لازم در روابط اجتماعي و يا به عبارتي ابراز وجود پائين ميتواند بر رفتارهاي مختلفي از افراد تاثير بگذارد. يكي از تاثيرات آن بر پرخاشگري است. فردي كه بدون قاطعيت با ديگران رفتار كند و نتواند بطور صحيح و صريح از حقوق خود دفاع كند به نوعي دچار ناكامي ميگردد و همواره احساس ميكند، موانعي وجود دارد كه نميگذارد آنطوري كه حق اوست عمل كند، لذا اين ناكاميها ميتواند باعث افزايش پرخاشگري شود و بجاي بكارگيري روش منطقي و حقوقي از روشهاي انفعالي استفاده خواهد نمود.
يكي ديگر از تاثيرات عدم قاطعيت در رفتارهاي اجتماعي افزايش اضطراب اجتماعي است ، چرا كه افراد فاقد ابراز وجود لازم همواره از روابط اجتماعي هراس دارند. در تعاملات اجتماعي همواره احساس ميكنند كه نميتوانند از حقوق خود دفاع كنند. لذا هرگونه تعامل اجتماعي را نوعي تهديد تلقي مينمايند و بجاي استفاده و لذت از روابط اجتماعي از آن بيمناك خواهند بود. عكس آن در افرادي صادق است كه به راحتي در روابط اجتماعي از حقوق مشروع خود محافظت ميكنند نه اينكه اجتماع را تهديدآميز درك ميكنند، بلكه به نوعي به روابط اجتماعي علاقه هم نشان ميدهند.
بر اساس نظريه جك بُرمومارتين سليگمنانسانها در مقابل ناكاميها و سلب حق انتخاب به دو شكل واكنش نشان ميدهند: يكي واكنش مخالف و پرخاشگري و ديگري درماندگي و افسردگي است. لذا طبيعي است در افرادي كه به نوعي احساس ميكنند كه نميتوانند از حقوق خود دفاع كنند و در جايي كه لازم است نه بگويند به راحتي نه را نگويند و در جايي كه بايد بله بگويند خيلي صريح و روشن بله را نتوانند بيان كنند. يكي از واكنشهاي آنها به اين ناتواني نوعي افسردگي است. لذا گروهي از مردم كه داراي ابراز وجود پائيني هستند ممكن است بصورت افسردگي گوشهگيري و انزوا واكنش نشان دهند. همانطور كه پيشتر گفته شد اين ويژگي بر بسياري از جنبههاي رفتاري و روان شناختي افراد تاثير منفي ميگذارد و يكي ديگر از تاثيرات منفي آن ميتواند عملكرد تحصيلي باشد.
ابراز وجود باعث ميشود فرد بدون نگراني سوالات درسي خود را در كلاس طرح كند، مطالب ديگران را نقد كند و مورد كنكاش قرار دهد و خود را تسليم شده نپندارد. لذا اين رفتارها باعث تعميق يادگيري و لذت بردن از يادگيري ميشود و ميتواند عملكرد تحصيلي فرد را تحت تاثير قرار دهد. لذا ما در اين پژوهش به دنبال اين موضوع هستيم كه آيا آموزش ابراز وجود ميتواند بر پرخاشگري، اضطراب اجتماعي، افسردگي، عملكرد تحصيلي و ابراز وجود دانشجويان تربيت معلم تاثير بگذارد؟
آموزش ابراز وجود همانند آموزش مهارتهاي اجتماعي ريشه در روشهاي روان درماني از جمله رفتار درماني دارد. اعتقاد بر اين است كه عدم قاطعيت و ابراز وجود ياد گرفتني است، لذا ميتوان آن را به روش يادگيري از بين برد و رفتار جسورانه و صريح و قاطعانه را آموزش داد. در مجموع داشتن جسارت در روابط بين فردي كار بسيار سختي نيست بلكه يك شيوه طبيعي زندگي كردن است. حتي اگر اين شيوه طبيعي و توصيه شده را ما سالها از دست داده باشيم. اما ميتوان به وسيله آموزش و جلسات توجيهي اين توانايي را در افراد ايجاد كرد و به مسير عادي زندگي بازگرداند.
بر همگان روشن و معلوم است كه يكي از اهداف نظام آموزشي جوامع تربيت و پرورش دانشآموزان و كودكان و نوجوانان امروز براي بعهده گرفتن مسئوليتهاي آينده ميباشد. در يك نظام آموزشي پويا دانشآموزان را به گونهاي آموزش ميدهند كه اين افراد در آينده در موقعيتهايي كه نيازمند ابراز وجود باشد، وارد شوند و از ترس از دست دادن محبوبيت اجتماعي به گونهاي رفتار نكنند كه خود و خواستهها و احساسات خود را درنظر نگيرند. زيرا در غير اين صورت نميتوانند افراد مفيدي براي خود و اجتماع باشند.
ابراز وجود يك مهارت اجتماعي بشمار ميرود كه تحت تاثير شناختها و باورها و اعتقادات فرد است و رفتاري است كه فرد را قادر ميسازد به نفع خودش عمل كند، بدون هرگونه اضطراب به خود متكي باشد و احساسات خود را صريح، روشن و بطور صادقانه بيان كند، و بدون تعدي به حقوق ديگران حق خود را بگيرد.
محققان به سه دسته عامل اصلي موثر در ابراز وجود تاكيد دارند: يكي تجارب گذشته فرد و شيوههاي تربيتي و فرزند پروري، ديگري عدم يادگيري مهارتهاي اجتماعي لازم براي برخورد با يك وضعيت كه نياز به ابراز وجود دارد و سوم شناخت نادرست باورهاي غلط افراد كه ميتوان پذيرفت هر سه عامل به نوعي، تحت تاثير نظام آموزش و پرورش است.
مازلو در سلسله مراتب نيازهاي انسان يكي از نيازهاي اساسي را نياز به دانستن ميداند او رفع نسبي اين نياز را در آزادي فرد براي جستجو و تفحص ميداند. هنگامي كه دانشآموزان با داشتن اين عقايد غيرمنطقي و غلط نميتوانند ابراز وجود كنند پيش نياز رسيدن به دانستن از بين رفته است و اين يكي از دلايل عملكرد پايين دانشآموزان در مدارس ميباشد. در كنار عملكرد تحصيلي، دانشآموزاني افسرده، داراي اضطراب اجتماعي و پرخاشگر از نتايج اين عدم توانايي در ابراز وجود ميباشد. و اگر هزينههاي اقتصادي و انساني كه صرف تعليم و تربيت دانشآموزان ميگردد آنگونه كه مورد نظر است نتيجه نداشته باشد و دانشآموزاني كه داراي ابراز وجود پائين هستند با وجود امكانات مادي و انساني نتوانند آنطور كه لازم است پيشرفت كنند نوعي ضرر و زيان تلقي ميشود.
اغلب عدم ابراز وجود در افراد دستاورد اين باور است كه پافشاري بر حقوق خود پيامدهاي منفي خواهد داشت. در واقع عدم ابراز وجود در افراد را ميتوان به مثابه مشعل ارزشيابي - اجتماعي دانست. بويژه اين افراد اغلب در هراسند كه اگر اظهار وجود كنند ارزش آنان نزد ديگران پائين ميآيد.
افرادي كه ابراز وجود در آنها پائين باشد حتي با اين كه از حقوق خود در مقابل ديگران دفاعي نميكنند ولي باز هم نگران آن هستند كه مبادا ديگران آنها را تائيد نكنند.